محمد حسن زورق

اکتبر 6, 2020

پس چه باید کرد؟!

گر نباید شعری از گلواژه ­های نو بهاران خواند، گر نباید در فراق جویباران اشک حسرت ریخت، گر نباید در غم هر دشت خشک و داغ […]
اکتبر 13, 2020

آرزو

دلم می خواست شعر تازه می گفتم پیامی از خروش کوچه های شهر پر آوزه می گفتم در این یلدا شب تاریخ دلم می خواست از […]
نوامبر 1, 2020

درخت

*** درخت در غم هر برگ خویش زاری کرد در آن شبی که تبر حکم خویش جاری کرد دو رود خون ز دو چشم ستاره جاری […]