بىنشان
تجلّى عشق
می 6, 2014طور سینا
می 8, 2014
***
تو بى نشانهاى امّا ز هر کرشمه تو
به روى دامن هستى نشانه مىریزد
ز موج جارى زلفت ترانه مىریزد
ترانه از سر زلفت به شانه مىریزد
تو بىنشانهاى امّا ز هر کرشمه تو
به روى دامن هستى نشانه مىریزد
شگفتى آور من! در بهانه رخ تو
سرشک دیده من بىبهانه مىریزد
فداى ناز تو جان نیازمندم باد
که اشک شوق در این آستانه مىریزد
به شام قدر ز تسبیح هر فرشته به خاک
هزار و یک غزل عاشقانه مىریزد
ز بال زخمى ما در سپهر تیره هجر
هنوز خون هبوط زمانه مىریزد
بگیر پرده ز رخ، سرو من! که لطف بهار
به دشت سوخته شوق جوانه مىریزد
به جام ساحل دریاى آرزو، زورق
ز آسمان مى ناب شبانه مىریزد…
شهریور ۱۳۷۶ ـ کوآلالامپور
***